*****به خود بنگريم، به اطرافمان، به خود بيانديشيم، به اطرافمان، توجيه‌گريها و فلسفه بافيها، شك و ترديدها، يأس و نااميديها را كنار بگذاريم، تصميم بگيريم، برخيزيم و حركت كنيم. هر جا كه هستيم، در هر سن و سالي، با هر عقيده و ديني... بياييم قبل از آنكه عالِم باشيم، دانشمند باشيم، مخترع و كاشف باشيم، تاجر و كاسب باشيم، كارگر و كارمند باشيم، سياستمدار و سياستگذار باشيم،...، انسان باشيم، انسان باشيم، انسان باشيم*****

دوشنبه، تیر ۲۶، ۱۳۸۵

هر کس ریش داشت، پدر نیست

بسم الله الرحمن الرحيم
مدعوين شب گذشته در برنامه‌ي گفتگوي بعد از خبر شبكه 2 سيما، دو نفر از يهوديان سنت‌گراي شديدا ارتدوكس بودند كه عنوان مي‌شد از روحانيون مخالف كشور اسرائيل هستند.

ترتيب دهندگان اين برنامه و برنامه‌هاي مشابه، يا از فرهنگ يهوديت اطلاع درستي ندارند، يا تنها در صدد خوراك تبليغاتي براي بينندگان داخلي هستند تا چنين القاء كنند كه مشروعيت اسرائيل حتي از نظر روحانيون يهود نيز زير سوال است. اما به نظر مي‌رسد كه هر دو مورد صادق است. به اين معنا كه هم مي‌خواهند خوراك تبليغاتي دهند و هم از فرهنگ يهوديت بي‌اطلاعند. از اين رو برآن شديم تا توضيحي مختصر در اين باره ارايه كنيم.

در برنامه‌ي مذكور مهمانان، خاخام معرفي شدند. اولا اين لفظ اصالتا غلط است و تلفظ و نوشتار درست آن «حاخام - חכם» است نه خاخام. گذشته از اين حاخام لفظ مستعمل غلطي است كه در ايران بكار برده مي‌شود و لفظ كلي روحاني يهودي «تلميد حاخام- תלמיד חכם» است كه تنها به رهبر مذهبي يهوديان گفته مي‌شود نه به هر شخص روحاني. روحانيون يهودي از نظر رتبه‌بنديهاي مذهبي يهود، عبارت است از «راو- רב» و «هاراو هاراشي- הרב הראשי» كه مدعوين محترم جزء هيچ يك از اين رتبه‌بندي‌ها نيستند. دوما، لباس و آرايش سر و صورت مهمانان نشان از آن داشت كه اينان «حاخام» نيستند، بلكه جزء دسته‌ي كوچكي از يهوديان هستند كه «نطوري قرتا- נטורי קרתא» به معني نگهبانان(پاسبانان) شهر خوانده مي‌شوند. يعني به هيچ عنوان مسند روحاني در ميان يهوديان ندارند. تشخيص اين موضوع براي غير يهوديي كه آشنايي با فرهنگ و سلسله‌بنديهاي روحاني در ميان يهوديت ندارد سخت است، ولي خود يهوديان اين را تشخيص مي‌دهند. بنا براين ترتيب‌دهندگان برنامه يا اصلا از اين مسايل آگاهي نداشتند ويا تعمدا، پاسبان را مي‌خواهند روحاني قالب كنند آن هم براي غير يهودي!!.

از اين گذشته، تمامي يهويان بر اين اعتقادند كه سرزمين فلسطين، سرزمين پدري آنان است و بايد به آن بازگردند. منتها اختلاف در نحوه‌ي بازگشت است.

مهمانان نِطوري قَرتاي شب گذشته‌ي گفتگوي بعد از خبر شبكه 2 سيما از افراد معدود يهودي هستند كه با ديگر يهوديان در مورد نحوه‌ي بازگشت به سرزمين پدري اختلاف دارند و معتقدند كه تشكيل كشوري به نام اسرائيل بايد به دست منجي‌شان «ماشيح- משיח» (يعني مسيح)انجام گيرد. اتفاقا اين حضرات بسيار متعصب‌تر از يهوديان ديگر بوده و علي رغم سينه‌أي كه براي فلسطينيان چاك مي‌كنند، اصلا معتقد به حق و حقوقي براي فلسطينيان نيستند و معتقدند تشكيل كشور اسرائيل به دست غير منجي، تنها باعث مي‌شود كه غير يهويان نيز در آن سرزمين سكنايي داشته باشند. اينان همانهايي هستند كه به ايجاد كشور اسرائيل بزرگ (از نيل تا فرات) معتقدند و از اين رو با ايجاد كشوري به نام اسرائيل در مسافت و مرزهاي كنوني مخالفند. اين مخالفت از اين بابت نيست كه براي فلسطيني جماعت دلسوزي مي‌كنند، بلكه از آن جهت است كه براي غير يهودي حقي در آن سرزمين قايل نيستند.

اينان همانهايي هستند كه به يهودي ستيزي دامن مي‌زنند و اگر خوب دقت شود ممكن است دست آنان را در يهودي كشي جنگ دوم جهاني نيز بيابيم. اينان اميد دارند تا حد امكان يهوديان در سراسر دنيا مورد شكنجه و آزار قرار گيرند تا به خيال خود منجي‌شان ظهور كند و آنان را به سرزمين پدري باز گردانده و غير يهودي را از آن سرزمين بيرون بريزد!.

مشابه اين حضرات را خودمان داريم. طرفداران انديشه‌ي حجتيه، بديل بي‌مثال اين نگهبانان شهر يهودي هستند. حجتيه‌ها نيز معتقدند تشكيل حكومت اسلامي در دوران عيبت امام معصوم(ع) كاري اشتباه است و باعث عقب انداختن ظهور منجي آخرالزمان خواهد شد. حجتيه‌ها معتقدند كه بايد فساد عالم را بگيرد و شيون از زن و مرد و كودك شيعه به آسمان بلند شود تا امام زمان(ع) ظهور كند و براي آنكه به خيال خود، ظهور امام دوازدهم (ع) را تعجيل بخشند، هر گونه مقاومت و ظلم‌ستيزي را نفي مي‌كنند و چنانچه دستشان برسد، به ظلم و فساد دامن مي‌زنند.

امام خميني(ره) با جماعت حجتيه شديدا برخورد كرد زيرا به خطرناكي افكارشان وقوف يافته بود. متاسفانه چنين به نظر مي‌رسد كه اكنون برخي گرايشات افكار حجتيه در ميان لايه‌هايي از نظام رخنه كرده كه هوشياري مسئولين را مي‌طلبد. انتشار گفته‌هايي در برخي محافل مبني بر ظهور امام زمان(ع) در دوسال آينده!!، يك شوخي نيست و ريشه در افكار حجتيه‌گونه دارد و بايد با آن شديدا مقابله كرد. زيرا كشور و مردم را به ورطه‌ي هلاك و نابودي خواهد انداخت.
مشخص نيست در زماني كه كشور داراي مشكلات عديده‌ي اقتصادي، سياسي و اجتماعي مي‌باشد؛ چرا مسئولين نظام بجاي رفع منطقي مشكلات كشور با دعوت از افرادي كه هيچ جايگاه اجتماعي سياسي و ديني در ميان پيروان دين خود ندارند، بر تنشهاي موجود دامن زده، كشور را به سوي بحران سوق مي‌دهند؟!.
شايد اينگونه تبليغات در داخل كشور اثر داشته باشد. ولي بايد توجه كرد كه دعوت چند شهروند يهودي عادي و قالب كردنش به عنوان روحاني يهودي، در خارج از كشور تاثير نامطلوبي خواهد گذاشت.

جاي بسي تعجب است با آنكه شخصي چون آقاي يوسف همداني كهن، مرجع مذهبي كليميان ايران، در كشور وجود دارد چرا مسئولين فرهنگي و رسانه‌أي به سراغ افراد متعصب عاديي مي‌روند تا با جعل عنوان آنان را روحاني معرفي كنند!!؟.

بهتر است مسئولين فرهنگي و رسانه‌أي كشور در تهيه‌ي برنامه‌هاي فرهنگي، سياسي دقت لازم را مبذول نمايند تا بي‌جهت مستمسكي به دست رسانه‌هاي خارجي ندهند.